.•**•.دل من سخت شکست.•**•.ღ
مطمئن باش و برو
ضربه ات کاری بود
دل من سخت شکست
و چه زشت به من و سادگیم خندیدی
به من و عشق پاکی که پر از یاد تو بود
و به یک قلب یتیم که خیالم می گفت
تا ابد مال تو بود
تو برو ، برو تا راحت تر
تکه های دل خود را آرام
سر هم بند زنم
من
چیستم من ؟ زاده ی یک شام لذتبار
ناشناسی پیش می راند در این راهم
روزگاری پیکری بر پیکری پیچید
من به دنیا آمدم بی آنکه خود خواهم !
(فروغ فرخزاد)