دلخوشی هایم کم نیست
همه چیز هست برای تنها نبودن
اما
من دنبال کسی هستم برای باهم بودن
دلخوشی من زمزمه کردن نام توست
زیر لبهایم میترسم آن را هم از من دریغ کنی
آهسته در گوش خیالم بگو با دل من میمانی
آسمـان هـم کـه بـاشی
بـغلت خـواهــم کـرد …
فـکر گـستـردگـی واژه نبـاش
هـمه در گـوشه ی تـنـهایـی مـن جـا دارنـد …
پـُر از عـاشـقـانـه ای تـو
دیـگر از خـدا چـه بـخواهــم ؟؟؟…
این روزها
اگر خون هم گریه کنی
عمق همدردی دیگران با تو
یک کلمه است :
" آخـــــــی "
چه بی تابانه می خواهمتای دوریت
آزمونسخت
زنده به گوری
چه بی تابانه تو را طلب می کنم...
چه کسی میگوید که گرانی شده است؟؟؟
دوره ارزانیست!
دل ربودن ارزان!
دل شکستن ارزان!
دوستی ارزان است!
دشمنیها ارزان!
چه شرافت ارزان!
آبرو قیمت یک تکه نان!
و دروغ از همه چیز ارزان تر!
قیمت عشق چقدر کم شده است!
کمتر از آب روان...
و چه تخفیف بزرگی خورده
قیمت هر انسان..
حرف دلت رو امروز بزن!
اگر امروز گفتی
اسمش “حرفِ دلِ”
اگر نگفتی
فردا میشه “دردِ دل”.
می دانی … !؟ به رویت نیاوردم … !
از همان زمانی که جای ” تو ” به ” من ” گفتی : ” شما “
فهمیدم
پای ” او ” در میان است . . .
دیدن عکستــــــ تمام سهم من استــــــــــ
از "تــــــــو"
آن را هم جیره بندی کرده ام
تا مبادا توقعش زیــــاد شود!
دل استــــــ دیگــــــر
ممکن استـــــــ فـــردا خودتــــــــ را از من بخواهد...!
حکایت عجیبی دارد
لب های خشک من و گونه های تو
شبیه یک ذره بین روبه روی خورشید
گونه هایت را که دور و نزدیک میکنی
آتش میگیرم.
دَمــَــش گـــَــرم ... .
بـــاران را مــےگـــویـــــــم
بـــه شـــانـــه ام زد وگـــفــــت : خـــســتـــه شــــدے...
امــــروز را تــــو اســـتـــراحـــت کــــن... .
مـــن بـــه جــــایــــت مـــے بـــارم ... . ..... !!
خدایا...
کودکان گلفروش را میبینی؟!
مردان خانه به دوش!
دخترکان تن فروش!
مادران سیاه پوش!
پدران کلیه فروش!
زبانهای عشق فروش!
انسانهای آدم فروش!
همه را میبینی؟
میخواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم...،دیگر زمینت بوی زندگی نمیدهد!
یک وقتآیــــی هســتــــــ کــِـهـ
بایــد لــَـــم بدی یهـ گــــوشهــ...
وَ جَــریان زندگیــتـــــــ رو فقـــط مــٌــرور کنی
بعــدشم بگـــی:
"به سلآمَتــــــــی خــٌــودَم که اینقـــدر تحمـٌــل دآشتـــم!"