در جنگ دوستی من و تو ، قاتل و مقتول محبوب یکدیگرند .
از پرچین امیدهایت چتری برایم بفرست ، من خیس دلتنگی هایت شده ام .
به یاد تو نوشتم که از جنس بهاری / که در اعماق قلبم ، همیشه ماندگاری .
به گزارش قلبم ، هوای چشمم به علت ندیدن عزیزم تا لحظاتی دیگر بارانی میشود !
ξξξ:. , , .:ξξξ:.“:ξξξξ:.¤.:ξξξξ:”:ξξξξ¥ξξξξ:“:ξξ:-’!'-:ξξ:”
این پروانه از راه دوری میاد
نگاهت طولانی ترینبوسه است هنگام وداعاگر تو نباشی همه پنجره هابسته ی تو من بهترینم*دوستت دارم
*
از تمامی بودنی ها تو یکی ازآن من باش ، که به غیر با تو بودن آرزوی ندارم
.
دریا بازم منو فریاد می زنه میگه خشکی جای موندن دیگه نیست بیا دریایی شو تا ماهی باشیم اخه ماهی توی اب زندونی نیست...
عشق، هوس محبوب شدن نزد معشوق است.
- زابوتن
جایگاه همیشگی تو در قلب منه ، اگه صدف قلبم لایق مروارید وجودت باشد . . .
کاش میشد گل چشمان تو را میچیدم و نما میدادم به اتاقم که پر از تنهاییست ، من به خود میگویم تو که آرامش احساس غم آلود منی ، پیش من میمانی ؟
باورت گر بشود گر نشود حرفی نیست / اما نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست .
ای که یادت بهترین مفهوم بیداری ست
عطر یادت تا ابد در خاطرم جاریست
یه بوس برات میفرستم اگه محکم خورد به لبت درد گرفتب ا۱۱۰تماس بگیر،اگه خون اومد با۱۱۵تماس بگیر،واگه خوشت اومدباهمین شماره تماس بگیر.!
نقاش نیستم…!ولی تمام لحظه های بی تو بودن را “درد” میکشم!
این روزها نوازنده خوبی شده ام؛دلم شور میزند ؛ چشمم تار…
آهایsmsبروپیش اونکه بهش فکر میکنم،اگه کارداشت مزاحمش نشو،اگه خواب بودآروم ببوسش،اگه تورو خوندبهش بگوخیلی دوشتش دارم.
دختر و پسر های عاشق
تصاویر متحرک دختر و پسر های عاشقانه برای گوشی های موبایل و کامپیوتر شما
تقدیم با عشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــق به بهترینم
این دیوانگیست
که از همه گلهای رُز تنها بخاطر اینکه خار یکی از آنها در دستمان فرو رفته است متنفر باشیم
این دیوانگیست
که همه رویاهای خود را تنها بخاطر اینکه یکی از آنها به حقیقت نپیوسته است رها کنیم
این دیوانگیست
که امید خود را به همه چیز از دست بدهیم بخاطر اینکه در زندگی با شکست مواجه شده ایم
این دیوانگیست
که از تلاش و کوشش دست بکشیم بخاطر اینکه یکی از کارهایمان بی نتیجه مانده است
این دیوانگیست
که همه دستهایی را که برای دوستی بسوی ما دراز می شوند بخاطر اینکه یکی از دوستانمان رابطه مان را زیر پا گذاشته است رد کنیم
این دیوانگیست
که هیچ عشقی را باور نکنیم بخاطر اینکه در یکی از آنها به ما خیانت شده است
این دیوانگیست
که همه شانس ها را لگدمال کنیم بخاطر اینکه در یکی از تلاشهایمان ناکام مانده ایم
به امید اینکه در مسیر خود هرگز دچار این دیوانگی ها نشویم و به یاد داشته باشیم که همیشه
شانس های دیگری هم هستند
عشق های دیگری هم هستند
دوستی های دیگری هم هستند
نیروهای دیگری هم هستند
و افق های بهتری هم هستند
در جاده زندگی مشترک، هر یک از تابلوهای زیر به چه مفهومی اشاره دارند؟
الف. فرمان زندگی را از همان اول، خودت به دست بگیر
ب. اگر پرسپولیسی هستی آن گاه همسرت نباید استقلالی باشد
الف. انتخاب همسر از بین آدمهای برجسته
ب. شکم برجسته ممنوع!
ازدواج:
الف. آغاز آزاد روابط
ب. پایان روابط آزاد
الف. لطفا موالیدتان را کنترل کنید!
ب. یکی کمه، دو تا غمه، سه تا که شد خاطرجَمعه!
الف. به سراغ شوهر که می روی تازیانه را فراموش نکن!
ب. کتک زدن ممنوع
الف. همسرت را نپیچان
ب. دم درآوردن ممنوع!
الف. ماه عسل به دریا نروید، غرق می شوید، حسرت به دل می مانید!
ب. زیرآبی رفتن ممنوع
الف. وفاداری در حد سگ
ب. اخلاق سگی ممنوع
الف. به پای هم پیر شوید
ب. پیرتان در می آید!
الف. ladies next
ب. محل وقوع عشق های خیابانی
الف. بعد دوسال راه میندازیم یه مخزن گنده جوجه کشی!
ب. دو فرزند کافی است!
الف. همدیگر را دور نزنید!
ب. دور همدیگر بگردید!
الف. هنگام دعوا از چکش استفاده نکنید
ب. زندگی شما به بن بست رسیده است
من فقط از خودم دورم ، باور کن ! ... و این دوری دیوار بزرگی است بین من و دیگران ... دیگرانی که هر چقدر هم نزدیکم باشندفاصله شان تا من ، قدر تمام بغض هایی است که توی خلوتم شکسته. کم نیست این فاصله ... کم نیست ...
خوب می دانی که توی همه ی این آدم ها فقط تویی که می دانی حال خراب من از گذشته ای است که از دست رفته و زخمش روی دلم مانده ... من از یاداوری گذشته فرار می کنم ، نه از تو ... می خواهم از گذشته دور باشم نه از تو ... می خواهم این عذاب وجدان لعنتی را از خودم دور کنم نه تو را ...
من از تو دور نیستم ، باور کن ! ... هنوز هم گرمای آن روز سرد ! را توی وجودم حس می کنم . فراموش نکرده ام کسی که سختی بالارفتن را برایم آسان کرد تو بودی ... فراموش نمی کنم که چه زیبا نشانم دادی معجزه ی داشتن یک همراه ، یک همسفر ، یک دوست را ... یادت هست قاصدک ها را ... قرار بود هر کدامشان جایی بروند که توی گوششان گفتیم . فکر می کنی رسیدند ؟ یا آن ها هم مثل ما توی راه جا ماندند . کم آوردند و نشستند ؟ ... و نمازی که توی دل آسمان بود . یادم نمی رود . باور کن هیچ کدامشان را نمی توانم فراموش کنم . ولی ایکاش می توانستم ...
قطره قطره اشک های آن روز توی گلستان ، ذره ذره حرارت حرف های آن روز ، تمام خنده ها و گریه ها ، تمام شور و حرارت و عشق !!! هیچ کدامشان را نمی توانم از یاد ببرم ...
... اما حالا شکسته ام . خیلی خسته تر از آن که حتی نگاهم به قله باشد ، چه برسد به حرکتم ... باور کن ناشکری نمی کنم . خدا می داند اگر هنوز هم قطره اشکی هست و حسرتی ، خدا را شاکرم به خاطر بودنش ... اما من دیگر مرد راه نیستم . از اولش هم نبودم ... گوهر پاک بباید که شود قابل فیض / ور نه هر سنگ و گلی لؤلؤ و مرجان نشود ...
من از تو دور نیستم . باور کن !