تصویرت که واضح نیست.صدایت که به گوشم نمیرسد.دست هایت هم قابل لمس نیست.
شاید تو در جهان دیگری هستی و من هم…..
در پی بهانه گیری ام میگویم چشمانم ضعیف شده.گوش هایم را گرفته اند.دست هایم لمسی از آتش را آخر بار به خود پیوند داده.میترسد بیاید و بسوزاندت
ولی نه جهان دیگری هست و نه بهانه های من.
وشاید هم نه! به وجود داشتن تو