چه فایده وقتی این همه دور ...
وقتی هر کدام روی یک تکه بالش خفه میشویم از فریاد ...
چه فایده وقتی بغل هامان کنار هم نیست ...
دست هامان کنار هم نیست ...
شانه هامان ...
چه فایده اگر کلمه ها ما را برسانند به هق هق ...
وقتی بغل هامان خالی ...
بالش هامان خیس ...
دست هامان یخ ...
وقتی جدا جدا ...
صبح که بشود هر کس میرود پی خودش ,
شب دوباره همین آه، همین اشک ...
جدا جدا ...
چه فایده وقتی تمام نمیشود و تمام نمیشود و تمام نمیشود ...
این بی دردی ... تمام نمیشود ... /.