برهنـــگی همـــیشه برای ... نیست

امروز این مطلبو که اصلا هیچ ربطی به وبلاگم بخاطر جالب بودنش زدم

همسر دوک کاونتری زنی محترم بود. وقتی ظلم شوهر و مالیات سنگین را می دید به شوهرش اصرارمی کرد که مالیات را کم کند ولی او رد می کرد. بالاخره دوک شرطی گذاشت، گفت اگر برهنه دورشهر بگردی اینکاررا میکنم .زن قبول کرد، خبر در شهر می پیچد، گودیوا سواربراسب در حالی که همه ی پوشش بدنش موهای ریخته روی سینه اش بود در شهر چرخید، ولی مردم شهر به احترامش ازخانه بیرون نیامدند وپنجره ها را بستند.در تاریخ انگلیس بانو گودیوا به عنوان یک زن نجیب جایگاهی والا دارد و مجسمه اش در کاونتری ساخته شده

چـــه زیــبــاســـت....

و چه آهنگِ زیباییست

این آهنگِ 
بودن و نبودنِ تو ...

چه زود دلم برایت تنگ میشود


چه زود دلم برایت تنگ میشود
با اینکه هر روز از خاطرم عبور میکنی, اما
باز هم انگار هفته هاست تو را ندیده ام
تورا نبوئیده ام

راستی...
این روزها
چه زود دلم برایت تنگ میشود

داغـــونی ام از آنجـــا شـــروع شــد کـــه...

داغونی ام از آنجا شروع شد که فهمیدم .....

از میان این همه"بود"

من در آرزوی یکی ام کهنبود 
"!

تمام دنیا در آغوشت خلاصه شده است!

تمام دنیا در آغوشت خلاصه شده است!
کودکانه
پناه می برم...
به خلاصه ی دنیا!...

حـــرف دیــوانه...

در این زمانه که مارا فرار نیست!!!

عشقی برای کسی بر قرار نیست


دیوانه گفت: تو بیا عاشقی بکن


دنیا که همچو تو اهل قرار نیست



مـــــی دونم

می دونم دوستم نداری می دونم منو نمی خوای
اونقدَر بدم برا تو ، که تو خوابتم نمی یام
می دونم خیلی حقیرم واسه داشتن دل تو
نمیخوای که باشم هرگز حتی لحظه ای برا تو
می دونم هیچی ندارم واسه دادن به تو نازم
ولی خُب جونمو آخر ، پای عشق تو می بازم
می دونی خیلی می خوامت توُ تمامه لحظه هامی
من وفادار به عشقم تا همیشه تو باهامی
تو فقط اینو بدون که ، تا ابد دل به تو دادم
تو تپش دادی به قلبم ، اینو من دارم به یادم
اگه شد روزی دوباره تو شدی تنهای تنها
اگه دنیای تو پُر شد از همه دردا و غمها
تو بدون که من همیشه پای عشق ِ تو نشستم
دلمو واسه نگاهت رو همه آدما بستم
اگه زنده بودم اون روز ، تو بیا بازم کنارم
من واسه داشتن چشمات تا همیشه بی قرارم

  


عاشق دیوانه ام ...




عاشق دیوانه ام از خود ندارم خانه ای

عاشقان کی خانه دارند دل مگر دیوانه ای

عاشقت گشتم گفتی که من دیوانه ام

عاقبت عاشق شدی دیدی که خود دیوانه ای

بــــوی دل تنـگــی مـــــــــــی دهم!






بوی دل تنگی می دهم!

حتی بهار هم

پیله ی تنهایی ام را

به روی پروانه هایش

نمی گشاید...

دلــــــــم از روزی که رفتـــــی....



..کوچه وقتی که نباشی رگ خشکیده ی شهره..

..ماه توگوش خونه گفته دیگه با پنجره قهره..

..سقف دلبستگی بی تو واسه من سایه نداره..

..دلم از روزی که رفتی همسایه نداره..

خــــراب شد...

امروز و فرداهایم ، پس فرداها ، همه و همه

خراب شده اند

بعد از تو

برگرد


به چه میخندی تـــــــــو؟

به چه میخندی تـــــــــو؟
به مفهوم غم انگیز جدایــــــــــی؟
به چه چیـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــ ــز؟
به شکست دل من یا پیروزی خویــــــــــــــــش؟
به چه میخنـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــدی؟
به نگاهم که چه مستانه تو را باور کــــــــــــــــــــــ ـــــــــرد ؟
یا به افسونگری حرفهایت که مرا سوخت و خاکستر کـــــــــــــــــــــرد ؟
به دل سادهی من میخندی که دگرتا ابد نیز به فکر خود نیســــــــــــــــــت ؟
خنده دار است بخنـــ ــــــــــــد ...
124.jpg

اشتباه نکن...

اشتباه نکن
نه زیباییِ تو
نه محبوبیتِ تو
مرا مجذوبِ خود نکرد
تنها آن هنگام که روح زخمی مرا بوسیدی 
من عاشقت شدم

ای اشـــک...

ای اشک ای همدم تنهایی من.

ای سبک کننده روح من.

تو را می پذیرم!

چرا که تو همواره مرا در بیان احساساتم یاری می کنی وباعث رهایی قلبم از چنگال غم وغصه

می شوی.

تو را می پذیرم!

چرا که با حضورت باعث نزدیکی من به پروردگارم می شوی.

وهر زمان که احساس دلتنگی بر روحم چیره می شود برای برطرف کردنش به یاریم می شتابی.

آری تو را می پذیرم!

چرا که هر زمان آسمان دلم خاکستری می شود ابرهای تیره را از آن می زدایی.

پس ای کاش من هم مثل تو بودم و از چشم دل شکسته ای جاری می شدم

و پنجره های غبار گرفته را شستشو می دادم.

گریـــه...

ماکسانی که به فکرمان هستند را به گریه می اندازیم.

 ما گریه می کنیم برای کسانی که به فکرمان نیستند. 

 و ما به فکر کسانی هستیم که هیچوقت برایمان گریه نمی کنند. این حقیقت زندگی است .

عجیب است ولی حقیقت دارد. اگر این را بفهمی، هیچوقت برای تغییر دیر نیست.

مرا بسپار به یادت به وقت بارش باران گر نگاهت به ان بالاست و در حال دعا هستی خدا ان جاست دعایم کن که

من تنهاترین تنها نمانم.تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید


دلتنگی...

گاهی که دلم…

به اندازه ی تمام غروبها می گیرد…

چشمهایم را فراموش می کنم…

اما دریغ که گریه ی دستانم نیز مرا به تو نمی رساند…

من از تراکم سیاه ابرها می ترسم و هیچ کس…

مهربانتر از گنجشکهای کوچک کوچه های کودکی ام نیست…

و کسی دلهره های بزرگ قلب کوچکم را نمی شناسد…

و یا کابوسهای شبانه ام را نمی داند…

با این همه ، نازنین ، این تمام واقعه نیست…

از دل هر کوه کوره راهی می گذرد…

و هر اقیانوس به ساحلی می رسد…

و شبی نیست که طلوع سپیده ای در پایانش نباشد…

از چهار فصل دست کم یکی که بهار است


نگاهی به پشت سر...

تو را به زلالی اشکها قسم.

تو را به آلاله ها قسم.

به تقدیس کبوتران قسم.

قدر ی اهسته تر ارامتر برو.

نگاهی به پشت سر ت بینداز  نگاهی به ترک پاهایم .

به بی کسی دستهایم وکوله بار پر از تنهایی ام.

اما نه.............. 

گویی تو اصلا صدای مرا نمی شنویی به آنکه توجه کنی روی زمان می لغزی وبا هر قدم که

بر می داری فرصتها ولحظه ها را محدود تر می کنی.

آی عمر کوتاه با توام.

قدری آهسته تر آرامتر برو 

برگه عشق

در جلسه امتحانِ عشق

من مانده‌ام و یک برگۀ سفید!

یک دنیا حرف ناگفتنی و یک بغل تنهایی و دلتنگی..

درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی‌شود!

در این سکوت بغض‌آلود

قطره کوچکی هوس سرسره بازی می‌کند!

و برگۀ سفیدم عاشقانه قطره را در آغوش می‌کشد!

عشق تو نوشتنی نیست..

در برگه‌ام، کنار آن قطره، یک قلب می‌کشم!

وقت تمام است.


برگه‌ها بالا...

دوستان

دوستان
تیکه های پازلند
اگه یکیش کم شه
هیچی جاشو نمیگیره
و اون پازل هیچ وقت کامل نمیشه.
تو یکی از همین تیکه هایی
که هیچ وقت گم نمیکنمت ...


Click here to enlarge

فنجـ ـان خـ ـالے عـ ـاشـق شمـ ـا سـ ـت..



فنجـ ـان خـ ـالے عـ ـاشـق شمـ ـا سـ ـت


حـ ـالا هے بیـ ـا و لبـ ـخنـد بـ ـزن و چیـ ـزی ننویـ ـس
.
.
.
.
.
.

مخـ ـاطـب خـ ـاص ایـ ـن شعـ ـر شمـ ـائـیـد